بزلول و پشملخان با هم رفتن استخر تا ورزش کنند. ولی وقتی گلی ازشون می پرسه که بهشون خوش گذشته یا نه؟ بزلول خیلی ناراحته آخه خیلی از آب میترسه و دوست نداره به همه بگه. پشملخان برای گلی تعریف میکنه که از گذشته دور بزلولخان آب رو دوست نداشته و باید یه تصمیمی بگیرن تا بزلول بتونه بر ترس خودش غلبه کنه.
برای ثبت نظر وارد حساب کاربری خود شوید. ورود
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.