بلبل خان گوشیاش را به بچه های گلدون خان میدهد و آن ها بدون این که کسی حواسش باشد، ساعتها مشغول جستجو در گوشی می شوند و سفارشات اینترنتی می دهند. از سوی دیگر گیل خان و آقای عزیز یک سفارش بزرگ از طرف خانواده گلدون خان دریافت میکنند و به خیال اینکه سفارش واقعی است، تمام وقت خود را صرف آماده کردن آن سفارش میکنند. آقای خوشحال هم سفارش تعداد زیادی نان میگیرد و هرچه آرد دارد را نان میکند. در سمت دیگر محله پانصد صندوق میوه برای خانم چمنی میرسد. بلبل خان کاملا گیج شده و نمیداند چه خبر شده است.
برای ثبت نظر وارد حساب کاربری خود شوید. ورود
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.